در خلال بحث هایمان، یا بهتر بگویم م گرفتن های من از او،  الف» همیشه مرا به باریکه ی نوری متوجه میکرد که از پنجره ی امید می تابید

علی الظاهر قبول داشتم هر آنچه که میگفت را

یعنی هیچ دلیلی بر رد کرن توصیه هایش نداشتم

در نظر پذیرفته بودم و در عمل. 

 الف» می گفت باید توکل کنی، باشد هرچقدر که می توانی تلاش کن، تدبیر داشته باش، از امکانات موجود استفاده کن اما بالاخره یک جایی کم می آوری، آنجا را توکل کن، از او بخواه که کم تو را زیاد کند، نا کرده هایت را جبران کند.

 

من حرف هایش را قبول داشتم الا آنجا که باید جبران کم کاری هایم را به او می سپردم

اصلا چرا خدا باید کم کاری مرا جبران می کرد؟ من خودم باید تمام تلاشم را به کار می گرفتم تا  کامل باشم، پر رو بازی می دانستم من کم بگذارم و او جبران کند

ادامه مطلب

مدیریت روان رنجور (٢)

مدیریت روان رنجور (١)

مسابقه بهترین خاطره و نقل قول از پیاده‌روی اربعین حسینی

کم ,جبران ,ی ,کن، ,قبول ,کاری ,کم کاری ,را به ,قبول داشتم ,جبران کند ,آنجا که

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بهترین زیبا ترین دقیق ترین و داغ تریها تــاریخـــچۀ جـــهانــی قالَ رَبِّ انْصُرْنی‏ عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدینَ شروع پاندا در فارکس فروش اقساطی آیفون دانلود پروژه مالی حسابداری هنرستان تربیت بدنی و علوم ورزشی امام علی (ع) شهرکرد وبلاگ سعیده علم خواه : دبیر کار و فناوری - استان کردستان وبلاگ امید سردار قاآنی